سلام * کم کم داريم به لحظات روحانی چهارشنبه سوری نزديک می شيم و بر همه ما واجب است که مراسم آن را درست اجرا کنيم باشد که مقبول افتد . بنده هر سال بر اساس وظيفه الهی ، انسانی که دارم اين مراسم را مرحله به مرحله توضيح می دهم بلکه قسمتی از اجرش را هم در اين بی حقوقی به حساب ما واريز گردانند. 1- فالگوش : که اين کار بسيار سفارش شده و مجرد و متاهل ، زن و مرد ندارد . فقط کافی است نيت کرده و در جايی به حرف بقيه گوش کنيد که اگر حرفهای خوب خوب بزنند نيت شوما در سال جديد انجام شده و اگر حرفهای بد بزنند بايد آنقدر فالگوش واستيد تا بالاخره يکی حرف خوب بزند !!! . به همين علت سفارش اکيد شده در اين روز همه شاد باشند و به شادی سخن بگويند . بزنند و برقصند و در صورت تمايل بنوشند که مستی شب چهارشنبه سوری عالمی دارد . 2- شکاندن کوزه : اين امر مختص افراد مجرد می باشد . کوزه سفالين را بعد از کلی آرزو های خوب و ليست کردن مشخصات فرد مورد نظر ( قد بلند ، سبزه رو، چهار شونه و ...) بر زمين کوبيده و بعد مثل بچه های خوب خورده هايش را جمع کنند بريزند سطل آشغال !!! 3- پريدن از روی آتش : اين از جمله بهترين قسمت هاست ( البته بهتر از اين ها هم داره !! ) کلی ايجاد هيجان و شادی میکنه . فقط يادتون باشه که کفش مناسب پاتون باشه که ليز نخورين . اگه به مدل مو هاتون برای عيد علاقه دارين موهاتون را با روسری يا کلاه بپوشونين يا محکم ببنديم . اگر آتش بزرگ و بلند باشد بستن موها فايده ندارد و شوما برای عيد حتما کچل خواهيد شد !!چاره اش همان کلاه است . همه از يک سمت از روی آتش بپريد که يک دفعه وسط آتيش با کسی برخورد غير اسلامی نداشته باشين . 4-سوزاندن جارو : روايتی معتبر و کاليبره شده می فرمايد بعد از اينکه خوب همه پريدن هاشون را کردن بهتر است جارو دستی کهنه منزل که يک سال ازش استفاده شده و به مرحله بازنشستگی رسيده طی مراسم ويژه سوزانده بشه و همه بدی ها و گرد و غبار از منزل دور بشه . خونه های الان که جارو دستی ندارند می تونند يک سبد کوچولوی چوبی بسوزونند .کباب و سيب زمينی : آخرش می رسيم به قسمت هيجان انگيز . خوب بعد از اون همه بپر بپر الان ديگه چوب ها ذغال شدند و وقت کباب است و سيب زمينی تنوری و ... . نوش جان 5- قاشق زنی : والا قديم ها قاشق زنی برا پسر ها بود . پسر های مجرد چادر سرشون میکردند که کسی نشناستوشون و می رفتند دم خونه دختر همسايه که ازش دوستشون می رفت و ابراز عشق مینمودند . بعد آجيل و شيرينی می گرفتند و می رفتند تا سال ديگه اقدام مورد نظر انجام گردد. . بعد اين رسم همه گير شد و دختر و پسر همه قاشق زن شده بودند . تو آذربايجان همونجوری که تو شعر های شهريار هم هست .پسر ها در شب چهارشنبه سوری می رفتند رو پشت بام خانه مورد نظر و از سوراخ بالای اجاق روسری گره زده را می فرستادند داخل . دختر ها هم که پايين منتظر بودند به نشانه اعلام عشق و اين حرفها توی روسری شيرينی و سيب میگذاشتند .
خولاصه اش اينکه کلی چهارشنبه سوری بهتون خوش بگذره . مواظب کوچولو هايی که باهاتون هستند باشين که تو شلوغی ها نگران نشوند و مثل الان من ، کلی خاطره خوب از چهارشنبه سوری های زمان بچگی و کوچه مادر بزرگ داشته باشند . به اميد روز هايی که باز هم شادی کردن را و با هم بودن را ياد بگيريم .