* دلم يک چيزي ميخواهد که خودم هم دقيقا نمي دونم چيه . تا حالا اينجوري شدين ؟؟.دلم تغيير نميخواد ، يعني با روزمرگي هام دچار مشکل نشدم . ولي دلم يک چيز جديد ميخواد . يک چيزي مثل حس آلبالو خشکه وسط پاييز يا بستنی قیفی وسط زمستون يا نون خامه ای همينجوری وسط خيابون انقلاب
* اين مدت را کار آموز داشتم . نميدونم تا حالا کار آموز داشتين يا نه . ولي در يک جمله همه شون آدم را بالاخره ديوانه ميکنند .البته تقصيري هم ندارند تو بهترين مرحله هستند . نه سال اولي اند که هنوز گيج و سردرگم باشند . نه سال آخري هستند که دلواپس واحد هاي مونده و فارغ التحصيلي و کاريابي و اينجور چيز ها باشند .کلي احساس ميکنند که مي تونند دنيا را عوض کنند و فکر ميکنند تو محيط هاي کاري چه خبر هست . از يک محيط پر از هيجان دانشگاه وارد يک جاي خاموش مي شوند که هر کي سرش به کار خودش است .تو ساعت هايی که تو دانشگاهی کلی اينور و اونور ميری و کلی با همه حرف می زنی و فوقش دو ساعتی را هم که سر کلاس هستی اگه استاد و بچه ها با حال باشند عشق میکنی . ولی سر کار بايد 8 ساعت يک جا بشينی و فوقش يک همکار بقل دستت نشسته که اگه با هم هم خوانی داشته باشين با هم گپ بزنين .و بزرگترِن جشن روزتون ناهار خوردنه !!!بعدشم تو محیط کار مثل دانشگاه بحث های هيجان انگيز و آدم های هيجان انگيز نيست که !همه شربت اکسپکتورانت خوردند و خوابند !!!اينجوريه که براشون خیلی سخت ميشه و البته برای ما که فکر میکنند وظيفه intertain اونها را هم داريم .ولي ديگه اين آخريش شاهکار بود .خدا را شکر دو هفته بيشتر پيش من نبود و برای دو هفته باقی مونده فرستادمش جای دیگه .هر کاری بهش میدادم یک کار ديگه می کرد . زود حوصله ا ش سر می رفت و خیلی هم حرف میزد .
*ديگه يا من خيلی يک دفعه بزرگ شدم يا يک جای ديگه کار عيب داره !!! کلی با هيجان رفتيم کارتن madagascar را گرفتيم .کلی حوصله ام سر رفت .همه اش به جای اون حيوانات قيافه کسایی که جاشون حرف میزدند برام تداعی میشد . به خصوص زرافه که اون پسره ross تو friends بود و alex شيره کهBen Stillerبود .گوره خره هم اون پسر سياه بيمزه بود که مجری اسکار بود .فکر کن همه اش قیافه اين ها جلوم رژه میرفت .کلا من بعد از کارتن شرک 2 به اين نتيجه رسيد ه بودم که آقا تبليغات چه میکنه و الان کلی به اين نظريه خودم مطمئن تر شدم رنگهاش با حال بود و يک سری تيکه هايی که به هم می انداختند ديگه چيژ خاصی نداشت .بعد از حال گيری رفتم مولان خودم را نيگاه کردم که 1000 بار هم که ببينی باز هم قشنگه .کلا من خيلی کارتنی هستم . کلی تو اين امر کارشناسم . بعد از کارتن های دوره پری دريایی و زيبا و هيولا که يک ريتم خاص دارند کارتن هایی ساختند که ريتمش خيلی متفاوت بود و خيلی هم هيجان داشت . مثل eldorado , Mulan,Ice Age,Monster Inc , Toy story ,Atlantice, Finding Nemo,The Emperor's New Groove... اينه که در مقابل همه اينها اين کارتنش خیلی بنده کارشناس را جذب ننمود
* در راستای حرفهای کارتونی . من معمولا برای کيا هم کارتون می گيرم . از اونجاييکه بچمون به قول خودش عربی نمی فهمه ( به هر زبونی که نمی فهمه میگه عربی . این سوغات سفر پارسال جناب به دبی می باشد ) هر چی ميگيرم براش دوبله میگيرم . نمی دونی دوبله هاش چه همه وحشتناکه . هر چی که دم دستشون باشه که توش می گن .از همه بد تر لهجه های دوبلور هاست . مثلا خواستند بهش هيجان بدهند . يکی لهجه ترکی غليظ داره .يکی اش رشتيه . يکی جنوبيه ، يکی شيرازيه !! چه همه الکی حرف زدم کلی بهتون خوش بگذره
