نامه به خاتون


لوگو


""




 



 

 



سلام


اين هم عسل دل خاله ...موهاش دستپخت خودمه . ولي الان بچه ام را بردند كلي كچلش كردند

* تو مجلس ختم انعام همه خانم ها نشسته بودند . يك پسر بچه حدود سه چهار ساله آمده بوده با پدرش دم در دنبال مامانش . پسر بچه را ميفرستند تو تا مادرش را صدا كنه . پسر بچه قصه ما بين اون همه خانم كه همه لباس هاي مشكي پوشيده بودند مامان جانش را نميشناسه و اشكش درمياد و شروع ميكنه مامان مامان كردن . يك خانمي ازش ميپرسه كه كوچولو مادرت كدومه كه صداش كنم ؟ پسر بچه با همون حالت اشكي اعلام ميكنه كه : مامانم همونه كه دو تا ممه داره !!

*
كياوش را بردند و موهاش را خيلي خيلي كوتاه كردند . وقتي ميگم خيلي خيلي يعني سه متر آنورتر خيلي . بچه ام كلي كچل شده . بعد از مهد كه رفته بوده محل كار روشنك يكي از همكار ها بهش گفته : كيا چه همه موهات را كوتاه كردي ؟ كيا هم در جواب گفته : خود آقاي سلموني ميدونسته كه چه مدلي به من بيشتر از همه مياد !!!

* كتي تو خيابون افتاده زمين و مچ همون پايي كه زانو اش ناراحته پيچ خورده و مجبور شدند كه پا را گچ بگيرند . رفته بوديم پيشش مي خندم ميگم رنگ گچ پات رنگ لباس نامزدي است .نباتيه نباتي . خيلي خوشرنگه . سيامك ميگه قرار بود براش آبي بگيرم و سفيد كه دو رنگ گچ بگيرند ديدم دكتره خيلي اعصابه ميزنتمون . اينه كه نباتي گرفتم . كيا زنگ زده به كتي گفته خاله گچ پات چه جوريه ؟ كتي گفته خاله پاشو بيا ببينش برام يك نقاشي هم بكش . كيا گفته ببنيم مگه ميشه باهاش نقاشي هم كرد .

* چند وقت بود زانوي سمت راستم خيلي درد ميكرد . اولش محل نگذاشتم . يك خورده كمتر بهش فشار آوردم ( مثلا ) . اين هفته آخر ديگه آنقدر بد شده بود كه به زحمت پله بالا پاين ميرفتم و نشستن هم برام سخت شده بود . رفتم پيش اعلمي يك خورده فشار فوشورمون داد و ا علام كرد كه ساييدگي كشكك زانو دارم .يك سري ورزش هاي سهمگين داد كه اگه من بخواهم به همون مقداري كه ايشون اعلام كردند كه بايد در روز اجرا بشه اجرايش بكنم بايد 24 ساعته دراز كش بمونم . بعدشم يك سري پرهيزات اعلام فرمود . از جمله پله ، دستشويي از نوع ايراني ، نماز ايستاده ، نشستن متوالي و ... فقط كم مونده بود پوزيشن شماره 45 را هم ممنوع اعلام كنه !!! حالا براي پله كه كاريش نميشه كرد قرار شد كه من به كمرم طناب ببندم و پوريا درست مثل قديم ها كه ملت آب از چاه ميكشيدند ممن را از پله ها بكشه بالا .

* همه نگران وزير جديد هستند روساي بزرگ براي اينكه با تعويض وزير سير تعويض روسا تا رده هاي پايين همينجوري ادامه داره و ما خانم ها فقط براي سخت گيري هاي احتمالي كه هميشه روي دوش خانم ها سنگين تر از آقايونه . طبق شايعات كسي كه قراره به عنوان وزير اعلام بشه همچين اميدواري زيادي تو اين جهت ها نمي ه بهش داشت و از جمله نكات روشن پرونده مديريتي اش قلع و قمع پديده اي به عنوان بد حجابي است !!! حالا اينجا براي دستگرمي هم كه شده كلي از اين بخشنامه ها كه كلي مدت ( حداقل 8 سال ) داشت خاك مي خورد را دوباره در آوردند و به در و ديوار زدند . از جمله هموشن رعايت موازين اسلامي در خارج از مرز هاي اداري است . خدا عاقبت همه را به خير و خوشي بگرداند .

* خوشم مياد كه تو مرداد اصلا شركت نيستم دو هفته اولش را كه باز جايي ديگه بايد پايه هاي مملكت را نگه دارم كه در شرقي ترين نقطه تهرانقرار گرفته و اگه يك كم بري جلو تر ميرسي به آبعلي !! و فاصله اش با منزل ما كه در غربي ترين نقطه مملكت قرار گرفته بسي بسيار خيلي زياد مي باشد . حالا صبح هاش را كه پوريا من را مي بره و ملالي نيست . ولي برگشتن هاش خيلي خيلي سخته . دو هفته ديگرش را هم بايد برم يك جايي ديگه !! كه البته نزديكه محل كار فعليم هست ولي ساعت كاريشون تا 6:30 و 7 است و من هم فقط بعد از ظهر ها مي تونم اونجا باشم . !!! همه اين ها سر جمع اينكه فيش حقوقي من تو مرداد بسيار ديدني خواهد بود !!

نوشته شده توسط خاتون در ساعت 2:44 PM

* نام و نام خانوادگی :
* آدرس ایمیل:
موضوع پیام:
*پیام:

فرم تماس از پارس تولز


-----------------------------------------------------




 


دوستان



 


 


 powered by blogger