نامه به خاتون


لوگو


""




 



 

 



سلام

* كاش ساعت هاي كاري ما از ساعت 8/30 بود تا 5 بعد از ظهر اونجوري خيلي بهتر بود يا حداقل با قانون ساعت كاري شناور اينها هماهنگ مي شدند . شروع كار ساعت 7 صبح ديگه خيلي به زور آدم فشار مياد .اين دو روز كه به بهانه شب هاي قدر ساعات كاري از ساعت 8/30 بود خيلي ماه بود .

* آقا 24 ام ماه رمضون هم شد ولي اين هفته آخرش ديگه خيلي خيلي سخته . تقريبا تا برسم خونه و يك جيزي بخورم مردم ديگه . تو خيلي مواقع هم كه مغز آدم قفل كرده يك ليوان چايي با شوكولات خيلي به داد آدم ميرسه . حالا من معمولا همينجوري سر كار چيزي نميخورم ولي الانه يك هوس هايي ميكنم كه بيا و ببين .

* وقت كار با كامپيوتر خيلي برام بهتره كه يك صدايي دور و بر باشه .آهنگي آوازي چيزي باشه كار را برام راحت تر ميكنه و كمتر هم هواسم پرت ميشه . دانشگاه امتحان هم كه داشتم ترجيح ميدادم جاي خلوت و ساكت نرم بشينم درس بخونم چون مطمئنا همه كار ميكردم چز درس خوندن !!! تو خونه هم معمولا پشت صحنه كار هام يك فيلم يا كارتونه كه دوسش دارم و آنقده ديدمش كه همه صحنه هاش را حفظم . همه اين حرفها را زدم كه بگم اين امكان برام تو اداره نيست . مگه اينكه كسي تو اتاق نباشه .

* اين سايت فيلم دوئل را ديديد ؟ من آدرسش را از پيش رضا دزديدم . جالبه ازش خوشم امد . ببينم به اين هوا ميتونم پوريا را گول بمالم ببرم سينما !!!

* بچه هاي قديمي دوره دبيرستان كه بعد از مدتها پارسال دوباره ديدمشون ( كه اتفاقا تقريبا باعث و باني اش همين وبلاگ ها بود تقريبا ) آخر هفته قرار گذاشتم كه بيان خونمون براي برگزري مراسم دير كرد تولد . مي خواستم برنامه را زود تر بندازم ولي خورد به برنامه هاي فاميلي و شب هاي احيا و اين حرفها . ما هاهم كه يك پنجشنبه جمعه را بيشتر آدم حساب نمي كنيم كه . اينجور شد كه افتاد اين پنجشنبه ديدم اگه بخواهم بيشتر از اين عقبش بندازم . ديگه نميشه . حالا چون جمعيت دعوت شده همه نسوان هستند و خوشبختانه پوريا شديدا از جمع هاي خالص !! فراريه اينه كه بچه ام از حالا برا پنجشنبه اش برنامه هاي مجردي ريخته !!!

* اين نانسي خانم برا ما نامه نوشته كه يكي آمده و از طريق وبلاگ بنده رفته تو وبلاگش ايشون . و از اونجا كه فارسي بلد نيستند اينه كه فقط از اون عكس بالاي صفحه مستفيذ شدند كه راجع بهش پرسيده بود كه چي به چي هست .ما هم كلي با هنر آقا سپهر پز داديم . حالا هر كي رفته وبلاگ ايشون اين دختر آمريكا بياد سريعا خودش را معرفي بكنه . همين كار ها را ميكنين كه من را به عنوان مفسد در زمين معرفي ميكنند ديگه . ما را چه به دختران آمريكا !!!( هركاري ميكنم اين لينك ها فعال نمي شوند . حال شايد از خونه تونستم فعالشون بكنم)

* اگه يك روز با هزار تا هماهنگي قبلي بالاخره مرخصي گرفتي و نيومدي ولي صبحش ساعت 10 بهت زنگ زدن كه پاشو بيا اداره كارت داريم خيال نكن كه خيلي مهمي و بدون تو همه چي لنگه . بدون كه خيلي كارمند شدي و خودت هنوزنفهميدي و بقيه آنقدر كارمند تر شدند كه ميفهمند چي كار بايد بكنند و چه جوري صحنه را خالي كنند و توپ را تو زمين تو كه هنوز ديوارت كوتاهه شوت كنند . !!! اينجوري ميشه كه مرخصي تفلكي ات ميماسه و مجبوري با قيافه شكست خورده راه بيوفتي بري اداره و اون بقيه هم به ريشت بخندن .

* دوباره نيمه اون نه ماهه بد سال شروع شده و افتاديم تو حجم كار بيخود . بايد براي 5 تا استان گزارش مطالعاتي تهيه كنيم . تا حالا از طوفان يكيش گذشتيم و طوفان دوميش هم داره فرو ميشينه . خدا سه تاي ديگه را هم به خير بكنه .


خوش باشين و سلامت

خاتون

نوشته شده توسط خاتون در ساعت 2:06 PM

* نام و نام خانوادگی :
* آدرس ایمیل:
موضوع پیام:
*پیام:

فرم تماس از پارس تولز


-----------------------------------------------------




 


دوستان



 


 


 powered by blogger