خواهش می کنم من را هم به عنوان انسان با تمام عواطفش قبول کنيد
اين مطلب اصلا به دفاع از خانم ها نيست به دفاع از همه خانم ها و آقايونی است که واقعا اينجوری فکر نمیکنند اين مطلب اعتراضی است به همه خانم ها و آقايونی که با اين فرهنگ غلط بزرگ شدند و با اون زندگی کردند و حاضر نيستند عوضش کنند و مشخصا اون را به بچه هاشون هم کادو میدهند
تو وبلاگ سهراب متنی را خوندم که نماينده طرز فکر بسياری از مردان و متاسفانه زنان ميهن اسلام زده مون است ..البته نظرم را به عنوان يک خانم ايرانی نه بيشتر و نه کمتر براش نوشتم ...طولانی ترش را گفتم بيام اينجا بگم که با خودم راحت ترم ...
من يک زنم از مملکتی که توش فقط با عنوان شوهرم شناخته می شوم ممکنه به ظاهر اسم خانوادگيم را تنها در شناسنامه و کارت شناساييم حفظ کنم و به همون تنها نشانه ،افتخار کنم ولی همواره با وجود شوهر داشته ونداشته کنار دستم شناخته می شوم و مجوز عبور از خيلی خطوط قرمز و سبز و طلايی را میگيرم .اينجا در خيلی خانواده ها وقتی برای کاری اجازه ميگيری ( مثل مسافرت رفتن با جمع های دوستانه ) با اين جمله مواجه می شی " بگذار ازدواج کنی بعد !!!" من تو مملکتی بزرگ شدم که تا چند سال نه چندان دورش برداشتن ابرو نشانه وجود همسر بود و تا همين الان هم ، هستن دخترانیکه به قول مهيار بايد بهشون بگی سيبيلت را بکش کنار من تخته را نمیبينم !!! تو جايی بزرگ شدم که دختران و پسرانشون را با اين فکر بزرگ کردن که دختر فقط زمانی که ازدواج کرد حق داره حق داره و حق داره به خودش برسه .در غير اين صورت غلط میکنه خودش را مرتب میکنه راه ميگيره تو خيابون .چون تو جايی که من بزرگ شدم دختر ها را فقط برای زندگی با شوهر هاشون تربيت میکنند و پسر ها را برای مرد بودن مطلق ...درسته قبول دارم الان ديگه زياد اينجوری نيست من هم برداشتن ابروم و آرايشم و خيلی برنامه هايی شخصی ام ربطی به ازدواجم نداشت ولی شوما دو رو بر خودتون را نگاه نکنيد ..شوما اون ته ته های فکر همه پسر ها و دختر هايی را نگاه کنيد که با اين فکر بزرگ شدن و به غير از اون را غير عادی مبدونند حتی اگه بروی شوما نمی آرند هميشه اين فکر ته ذهنشون می رقصه ...هر کاری که يک زن انجام میده تنها و تنها برای جلب توجه جنس نر است ..فکری که توش زن را به عنوان انسان قبول داره ولی به عنوان انسانی که وجود داره تا نياز های آقايون براورده بشه نه بيشتر و نه کمتر ..درسته اين فکر دچار حالت های روشن فکری شده و اجازه می ده که زن در محيط های اجتماعی ظاهر بشه ولی معتقده که حتی اين حضور برای اظهار وجود است و اعلام حضور نه بيشتر ..فکری که زن را به طور مستقل دارای حتی احساس هم نمی دونه .تو اگه مرتبی بايد فقط برای شوهرت باشی !! تو اگه آرايش میکنی بايد فقط برای شوهرت آرايش کنی !! تو اگه می خندی فقط بايد در حضور شوهرت بخندی .اگه جوک میگی بايد در حضور شوهرت باشه ..اگه بلند صحبت میکنی اگه تو جمع اظهار نظر میکنی بايد در حضور شوهرت باشه بايد اجازه نامريی از او داشته باشی تا کار هات نه از نظر شوهرت بلکه از نظر بقيه موجه و عادی جلوه کنه در غير اينصورت تمام اين کار های عادی مبتذل بوده و اسباب فساد ذهنی بقيه آقايون طفلکی را فراهم کرده !!! و اگه تصادفا مجرد هم بوده باشی تمام اين کار ها فقط و فقط برای جلب توجه بوده و لا غير !!اين طرز فکر آقايونمون نيست ها ..ما آنقدر بدبختيم که خانم ها مون هم همين فکر را میکنند و راجع به هم بی رحمانه قضاوت میکنند.همه ما ايرانی ها اون ته ته های کله مون يک آخوند فسيل شده داريم که گه گاهی برامون فتوی صادر میکنه ..چه اشکالی داره الان دختر های ما با صورت های مرتب شده و لباس های مرتب می روند دبيرستان...تو يکی از دوره هايی که با بچه های دوره دبيرستان داشتيم به نازی گفتم که چه همه بچه ها عوض شدند اونقدر که آدم نمی شناستشون ..نازی خندیده میگه اونجور که ما ها مثل وحشی ها میرفتيم مدرسه معلومه الان طرف يک دست تو صورتش برده ديگه قابل شناسايی نيست !!! خوابگاه که بودم خيلی از بچه ها حتی موهای پاهاشون را هم مرتب نميکردند با اين عنوان که بايد بمونه تا زمان ازدواج ..میگم آخه من خودم بيشتر از همه بخاطر مرتب بودنم و آرايش ملايمم کيف میکنم خوشم مياد و سرحال میشوم ..يعنی اگه من مثل گوريل انگوری اينور و اونور بگردم خيلی با عفت و عصمت و اين حرفهام ..اگه تا 140 سالگی سيبيلام از بناگوشم در رفته باشه خيلی آفتاب مهتاب نديده ام !!!من خودم به تنهايی مگه دل ندارم مگه دست و پا و زندگی من نيست .مگه قرار نيست من زندگی کنم ..مگه حضور من به عنوان فرد زنده فقط با شوهرم شناخته میشه که دليل انجام کارهام بودن يا نبودن اون باشه ....آره من مجردم پس به خودم می رسم آرايش میکنم تا جلب توجه کنم و بالاخره به قصد نهايی ام برسم و شوهره را بکنم !! بعد از اينکه خدا را شکری شوهره را با موفقيت و سلامتی و هزار تا چيز ديگه کردم ديگه غلط میکنم که بيرون از خونه به خودم برسم چون ديگه همين من به هدفم رسيدم !!!
سهراب میگه "خوب طبق روال عادی، خانمها هم مانند اقایان تقسیم میشوند به دو دسته. مجردها و متاهل ها. برای افراد مجرد، چه پسر و چه دختر هیچ محدودیتی در جلب توجه دیگران وجود ندارد.
اما سوال من این است. چرا برای یک زن متاهل مهم است که در میان همکاران و یا همسایه ها و یا در خیابان، باید از این لوازم( آرايش ) استفاده کند تا بیشتر جاذبه داشته باشد؟
این سوال در من همچنان باقی مانده که چرا یک زن متاهل به خودش حق میدهد که با استفاده از این وسایل در میان دیگران جاذبه ایجاد کند؟"
سهراب طبق نظريه شما خانم ها همواره در حال جلب کردن آقايون اين موجودات بی دفاع هستند حالا چه اين خانم ها مجرد باشند و چه متاهل در هر صورت کاری جز جلب کردن ندارند و آقايون هم شکر خدا همينجوری واستادند تا جلب بشوند !!! پس به اين نتيجه میرسيم که برای جلوگيری از انحراف آقايون خانم ها در هيچ شرايطی چه متاهل و چه مجرد حق ندارند ( از جمله خودت استفاده میکنم ) حق ندارند به خودشون برسند و مرتب باشند ....
سهراب جان
من يک زنم و قبل از اون يک انسانم شايد اگه با ديد جنسيتی به قضيه نگاه نکنی مشکل حل بشه ..شايد اگه قبول کنی که زن تنها زن نيست که ازش فقط انتظار احساس جنسی داشته باشی و اون بنده خدا هم يک انسان با تمام احساساتی که تو وجود تو هست مشکل حل بشه اگه هر حرفی را هر کاری را و هر رفتاری را جنسی تعبير نکنی مشکل حل بشه ..کی میگه خانم مجرد برای قصد خاصی آرایش میکنه و خانم متاهل برای قصد خاص تر ....تا تو بد به قضيه نگاه نکنی کل موضوع بد جلوه نمیکنه .شايد اگه تو جامعه و حتی توی ذهنت من و امثال من را با انگشت نشون ندی مشکل حل بشه .شايد اگه به رابطه خانم ها و آقایون فقط از جنبه کنش و واکنش !! نگاه نکنی مشکل حل بشه .پس خواهش میکنم من را هم به عنوان انسان با تمام عواطفش قبول کن
اين هم متنی که تو نظر خواهی سهراب نوشتم
سلام سهراب جان می تونم بپرسم شوما چرا ريشت را میزنی و سر و وضعت را مرتب میکنی ؟؟؟چرا بعد از ريش زنی يا هنگام خروج از منزل از اودکلن يا رول های زير بقل استفاده میکنی ؟؟ چرا برات مهمه از چه خمير ريشی استفاده میکنی ؟؟چرا گهگاهی حتی برای تفريح موهای روی سينه ات را مرتب میکنی !!! اگر ریش زنی و باقی قضايا جنبه آرايشی برای شوما نداره ( چون با ريش بلند هم میشه بهداشتی رفتار کرد !!!) پس چرا از اين متد استفاده می فرماييد ....بعدشم برای من خيلی جالبه آقايون هميشه دوست دارند راجع به مواردی که تجربه ای راجع بهش ندارند و حتی در مواردی درکش هم نمی کنند نظر های ظالمانه و غير منصفانه بدهند(مثل نظر دادن ر اجع به بچه دار شدن يا حالت های احساسی دوران خاص توی ماه !!..مثل احساس پوشيدن يک لباس با رنگ جيغ) ......من نمی فهمم چرا اصلا شوما ها آقايون تمام کارهايی که خانم ها میکنند به خودتون نسبت میدهيد !! کی گفته يا تو کدوم قانون ننوشته گفته شده که آرايش خانم ها صرفا و حتما برای آقايون است و لا غير ... يک خانم نمی تونه يا حق نداره فقط برای اينکه احساس بهتری پيدا کنه یا برای مرتب بودن صبح ها که بلند میشه صورتش را از خشکی و بی رنگی نجات بده و يک کرمی بزنه ؟!! نمی تونه صرفا برای دلش يک رژ بماله به لبش !!!..ممکنه همونقدر که تو از کشيدن سيگارت يا خوردن پيک بعد از شامت لذت میبری اون خانم هم از اون لحظه هايی که پشت ميز آرايشش نشسته و به چيزی جز زندگی فکر نمیکنه لذت ببره ......آخرشم که سهراب تو هم مايه های آخوندی داری ها ..کاش يک کمی بهتر به همه چی نگاه کنيم اينهمه به همه چی با ديد بد و منفی نگاه نکنيم ..از همه چی برداشت بد نکنيم ..اجازه بديم هر کسی با هر جنسی چه دختر و چه پسر از چيز های کوچولويی که خوشحالش میکنه و سر حالش مياره لذت ببره ..اينهمه افراد را با معيار های خودمون نسنجيم ..براشون استاندارد تعريف نکنيم با قوانين خومون محکومشون نکنيم ..خودمون زندگی کنيم بگذارييم بقيه هم زندگی کنند ..بهتره اين سنت قديمی ايرانی که هميشه از يک طرف طناب آويزونه و متعادل نيست را فراموش کنيم ...در مورد قسمت شوهر داريش هم همه اونهاييکه من می شناسم و زندگی نرمالی دارند چه با شوهر چه بی شوهر آرايش بيرون از منزلشون با آرايش محل کارشون با آرايش زمان مهمونيشون متفاوت است و ربطی به چيزی هم نداره حالا به قول ترک ها خود آقايون گوردون وار !!! مشکل خودشون است ..اون آقايی که بخواد هوايی بشه بدون رژ لب هم هوايی میشه .اون خانمی هم که بخواد هوايی بکنه بلده چه جوری بدون رژش طرف را هوايی کنه !!..........