سلام
آقا از يك خيلي وقت پيش يك چيزي گير كرده سر دل بنده كه ديگه الان نميتونم جلوشوبگيرم و همانا ديگه زمان اعتراف فرا رسيده است ...يادم نمي آيد تو وبلاگ كدوم يكي از بچه ها بود كه يك مطلب طنز نوشته بود راجع به متن هاي هشدار گونه بعضي محصولات كه خوب مسلما خارجكي هستند ..درست همه اش را يادم نيست ولي يك مورديش خيلي زياد جلب توجه كرد كه از همون موقع فهميدم بايد در راستاي باز شدن چشمان جوانان اين مرز و بوم حتما دو سه سري اعتراف بكنم كه مبادا به مسير كج منحرف بشوند و لاغير ....
جمله اش درست اين بود
در زير پتو استفاده نشود !!! حالا ميتونيم يك مسابقه بيست سوالي بگذاريم ببينيم اي چه جسمي است كه نبايد ازش زير پتو استفاده كرد ... اين دستور در بروشور دستگاه محبوب بنده سشوار نوشته شده بوده ..از همه مهمتر نوشته نويسنده وبلاگ بود كه مرا بيشتر به فكر فرو برد ..ايشون كه تا اونجا كه يادمه خانوم بودند نوشته بودند كه آخه كي سشوار را زير پتو روشن ميكنه ...همونجا بود كه احساس متفاوت بودن بهم دست داد ميخواستم با كمال افتخار دو دست مباركم را بالا ببرم و بلند بگويم البته بنده و لا غير ...خوب چرا عجيب نگاه ميكنيد آره من زير پتوكه سهله زير لحاف هم سشوار روشن ميكنم .البته خيال نكنيد بنده آنقدر هنرمندم كه موهام را زير پتو درست ميكنم ها ...فكر هاي انحرافي هم نكنين كه بهتون نمياد !!!
..آقا چي كار كنيم خوب ..همه كه كامل نيستند هر كسي يك نقطه ضعف داره ..آدم كه نبايد به نقاط ضعف مردم بخنده كه ..آقا ما از همون ابتداي عمرمون كه ميرسه به 26 سال پيش سرمايي بوديم ..اون هم نه يك ذره نه دو ذره بلكه هزاران هزاران ذره ..بر عكس من همه خانواده ما اختلاف دماي بين من و خانواده ام 10 درجه است ..اين خونه ما هم خداييش اساسي سرد است .كف زمينش را كه نگو اصلا نميتوني بدون جوراب و پاپوش و هزاران چيز ديگه روش راه بري...نمي دونم اين طبقه پاييني هاي ما هم انگاري نفس نميكشند كه اين زمين ما گرم بشه ..قبلا يك خانوم پيري پايين ساكن بود واونموقع زمين خونه ما گرم بود ولي الان يك زوج جوان هستند كه انگاري نفس نميكشند آقا اون خانوم پيره يا اساسي نفس ميكشيدو يا جهت نفس كشيدنش مناسب بود ... بعد هم كه به واسطه معماري مناسب و نقشه كشي عالي كه اين خونه ما داره و اينكه مهندسه دلش خواسته بوده ساكنين خونه هميشه از مناظر اطراف لذت ببرند چهار طرفش پنجره است حتي اين جناب به حموم هم رحم نكرده و حموم ما هم يك طرفش پنجره داره خودشم سراسري !!!خولاصه اينكه هواگير خونه ما خيلي خوبه از آشپزخونه نگو كه زمهرير حق تعالي است شعبه خاتون اينها ..يك سوزي از توش مياد كه بيا و ببين ..حالا وسط اين همه سرما اين مامان جان ما به حرارت حساسيت داره و از گرماي فنكوئل ها خوشش نمياد و خودش تو اين سرما با يك لباس نازك قدم ميزنه اينجوري است كه من در منزلمون با كاپشن حركت ميكنم من و مامانم را تصور كن كنار هم داريم تلويزيون ميبينيم ..مامان با يك تاپ و دامن نشسته و من با كلاه و كاپشن و جوراب و ..البته اين مسئله راجع به اتاق خودم فرق داره چون تو اتاق خودم بنده حكمران هستم ميتونم درجه فن را زياد كنم و اجازه بدهم كه تا حرارت 25 درجه واسه خودش هو هو كنه .اينجوريكه وقتي در اتاق من باز ميشه ..جبهه هواي گرم اتاق من با جبهه هواي سرد آشپزخونه برخور ميكنه كه بر اساس قوانين علمي باعث رعد و برق و بارش باران ميشه !!!..ولي ميدوني چيه مشكل از اين هم فراتره ..مشكل اين است كه فن اتاق من چون لوله كشي اش از بيرون است گرماي لازم را نداره و تخت من هم درست زير پنجره است و يك سوزي مياد زير لحاف من كه بيا و ببين ...اين همه توضيح دادم كه بگم بله اين من هستم كه در سرماي سوزان شبهاي زمستاني در زير لحافم سشوار روشن ميكنم و كلي كيف ميكنم ...تازشم حالا كه اينجوري شد مسيحا هم اينكار را ميكنه و ما دسته جمعي سرمايي هستيم باز من كه خوبم مسيحا تو تابستون هم يخ ميكنه .يادمه پارسال زمستون كه يك جورايي من تو اتاقم تحصن كرده بودم از زير لحافم با مسيحا حرف ميزدم از دو طرف گوشي تلفن صداي سشوار ها بود كه مي آمد !!!..اينجوري ها ..همه اين حرفها را زدم كه بگم كه زياد به اون نوشته تو بروشورها توجه نكنيد هستند افرادي كه در راستاي پيشرفت !! جانشون را به خطر مياندازند و قوانين را زير سوال ميبرند !!! و بنده تا زماني كه تاكسيدرمي نشده ام از اين فرايند گرماساز استفاده خواهم كرد و لا غير ....