نامه به خاتون


لوگو


""




 



 

 



سلام

احساس خيلی عجيبی دارم ...خيلی وقته دچار اين حس نشده بودم . خيلی وقت بود که مزه اش را يادم رفته بود ...خيلی وقت بود که دلم برای کسی تنگ نشده بود ...خيلی وقت بود که برای ديدن کسی روز های تقويم را نشمرده بودم ..خيلی وقت بود که فقط و فقط از روی علاقه از کسی دفاع نکرده بودم ..........خيلی وقت بود که حضور کسی اين همه تو زندگيم پر رنگ نشده بود ...خيلی وقت بود با ياد آوری خاطره حضور کسی يواشکی واسه خودم لبخند نزده بودم ....دلم براش تنگ شده ..برای گرمی دستاش .برای گرمی صداش .برای گرمی خنده هاش ..برای گرمی قلبش ..برای گرمی نفساش ....برای وسعت شونه هاش ....برای عمق نيگاش ......خيلی وقت بود که عاشقی يادم رفته بود .............يعنی خاتون عاشق شوده ؟؟؟؟ يعنی خاتون عاشق شوده ؟؟؟؟؟؟مگه ممکنه ؟؟؟؟؟؟؟ نه خاتون که عاشق نشده .....شايد يک کم ....فقط يک کم ......


اين بار من يکبارگی ...در عاشقی پيچيده ام
اين بار من يکبارگی ...از عافيت ببريده ام
در عاشقی ....در عاشقی ...در عاشقی....پيچيده ام
اين بار من يکبارگی ...در عاشقی پيچيده ام
این بار من يکبارگی ...از عافيت ببريده ام
در عاشقی ....در عاشقی ...در عاشقی....پيچيده ام
دل را ز خود بر کنده ام ...دل را ز خود بر کنده ام ...
با چيز ديگر زنده ام ...
عقل و دل و انديشه را ،از بيخ و بن سوزيده ام
در عاشقی پيچيده ام
در عاشقی ....در عاشقی ...در عاشقی....پيچيده ام
در ديده من اندرا ........در ديده من اندرا
و از چشم من بنگر مرا
زيرا برون از ديده ها ، منزلگهی بگزيده ام
در عاشقی پيچيده ام
عقل و دل و انديشه را از بيخ و بن سوزيده ام
در عاشقی پيچيده ام
در عاشقی ....در عاشقی ...در عاشقی....پيچيده ام
در عاشقی ....در عاشقی ...در عاشقی....پيچيده ام
در عاشقی ....در عاشقی ...در عاشقی....پيچيده ام

آقا ديگه اعتراف از اين محکمتر !!!!؟؟؟

قربون شوما

خاتون معترف !!!

نوشته شده توسط خاتون در ساعت 9:11 PM

* نام و نام خانوادگی :
* آدرس ایمیل:
موضوع پیام:
*پیام:

فرم تماس از پارس تولز


-----------------------------------------------------




 


دوستان



 


 


 powered by blogger