آقا شايد باور نكنيد ولي تو تبريز به ازاي هر آدم شايد 10 تا كلاغ وجود داره ...به قدري جمعيت كلاغ ها زياد است كه آدم واقعا داستان شهر كلاغ ها و الدوز صمد آقاي بهرنگي را باور مي كنه ......... البته از حق نگذريم من كلاغ ها را دوست دارم چون موجودات خيلي خيلي جالبي هستند ...جالب تر از خود آدم ها ......
يكي از بچه ها ( نعيم ) معتقد بود كه كلاغ ها در دنياي خودشون هر كدوم شغلي دارند .......استدلال جالبي هم داشت ...نعيم معتقد بود كلاغ ها به ازاي جرمي كه تو گروه مرتكب مي شوند مجازات مي شوند و خوب به هر حال حتما قاضي و دادگاه و هيئت منصفه و حتي قوه مجريه اي بايد وجود داشته باشه كه حكم را اجرا كنه .....پس نتيجه مي گيريم هر كدوم از كلاغ ها بر اساس درجه اصالت يا سن يا هر چي يك شغل مهم را دارند ......... دانشگاه ما پر از درخت هاي چنار بود و لابلاي همه اين چنار ها مجتمع هاي مسكوني كلاغ ها ....تو پارك شاه گلي تبريز وقتي كه پاييز مي شه اين مسئله بيشتر خودشو نشون مي ده .......همه درخت ها پر از خونه ها ي چند طبقه كلاغ هااست ....خيلي ها معتقد هستند اين واسه كمبود درخت و محيط زيست و اين حرف هاست ......... ولي باور كنيد رو بعضي از درخت ها كه خيلي خوشگل بودند و كلي ابهت هم داشتند شايد فقط يك يا دو تا لونه كلاغ بود در حاليكه رو بعضي از درخت ها حتي از 20 تا هم بيشتر لونه كلاغ مي ديدي....... فكر مي كنم اين هم بر مي گرده به مقام و منصب و خودي و. غير خودي بودن كلاغ ها ....... احتمالا اونها هم بالا شهر و پايين شهر دارند ........ولي امكان نداره تو تبريز باشي و يك بار اين كلاغ ها نشونه دارت نكرده باشند
اگه دانشجوي دانشگاه تبريز شدي حواست باشه كه غروب تو اون جاده بالاي دانشگاه كه درخت هاي چنار براش آسمون برگ درست كردند آروم آروم راه بري و بلند حرف نزني يا دستاتو بهم نكوبي چون اونوقت است كه هزاران هزار كلاغ از لاي شاخ و برگهاي درختها بلند مي شوند و تو هيچ راه نجاتي نداري و مشخصا و مسلما بايد اون لباس ها را بندازي دور ...........
اين شوخی ای بود که اکثرا پسر ها تو مسير برگشت از استاديوم و ژيمنازيوم با دختر هايی که می رفتند خوابگاه می کردند و محکم پاهاشون را می کوبوندند زمین و می دويدند و فرار می کردند و بنده خدا دختر ها می موندند با موج حمله شاهکار های کلاغ ها ......
ولی امان از شب های دلتنگی خوابگاه که خود اين کلاغ هاش هم يک غصه می شه رو هزار تا درد عاشقی ..........
