تو تبريز يك هتل هست به اسم هتل آذربايجان يا نمي دانم يك همچين چيزي ..........
تو دانشگاه از بچه خوابگاهي ها هركي نامزد مي كرد يا شوهرش مي آمد اونجا ببينتش ...همه از دم مي رفتند هتل آذربايجان .............
تو اين راستا متلك هاي هتلي هم زياد بود ....مثلا ؛ تو هم نكنه هتل برو شدي ؟؟؟؛ يا ؛ هتل خونت آمده پايين ؛؛؟؟؟؟؟؟؟ يا برو بچه ما هزار بار هتل رفتيم و برگشتيم !!!!!
مريم خانمي ما نامزد كرده بود و قرار بود آقاي داماد بعد مدتي دوري بيايد واسه ملاقات ...مريم خانمي ما هم كلي خجالتي ............ اونها هم رفتند هتل آذربايجان ...كلي خنديديم قرار شده بود تو بولتن براش بزنبم .....
عطر گل محمدي از هتل خوش آمدي !!!!!!!!
راستی اين قالب جديد ما هم خودش حکايتی است ..اول از همه که ما سواد همچين کار هايی را نداريم و قالب را از اينجا دزديديم که لينک آن را هم از سهراب دزديديم و خولاصه دزدی تو دزدی قاطی شد و قالب اينجوری موند رو دست ما ...والا راستيتش من نمی دونم سنگينه يا سبکه يا بايد چه جوری خط زير لينک ها را از بين ببرم و يا چه جوری بهش حالی کنم که لوگوم را بندازه تو اون چهار چوبی که واسش در نظر گرفته ....!!!!!!!!اينه که شرمنده فعلا همينجوری قيافه ما خواهد ماند !!!!!!!
قربون شوما و دريا
خاتون که انگاری دلش تنگ شده ولی داره سعی می کنه به روی خودش نياره !!!!!!!!!! حالا واسه کی ؟؟؟؟؟؟؟ خوب حالا بعدا می گم .......
