آقا ما هنوز داريم اسباب كشي مي كنيم ..اون هم چه اسباب كشي ايي ...امروز صبح براي من سه تا جعبه بزرگ آوردند كه زندگيمو توش جا بدم ...خوب شد حالا آقاي حقي را صدا كردم تا كمكم كنه .....همين كه جناب حقي جعبه را باز كرد و تكون داد انگاري كه تو لونه سوسك ها نفت ريخته باشي همينجوري از توش سوسك هاي گنده و سر حال ميريخت بيرون من هم آخر بچه مودب ها رفتم بالاي ميز وايسادم ...مرده بودم از خنده قيافه آقاي حقي كه تلاش ميكرد كه هم سوسك ها بكشه هم نگذاره از پاچش بروند بالا خيلي جالب بود ..خلاصه وقتي عمليات تموم شد من اعتصاب كردم و گفتم كه امكان نداره وسايلم را تو جعبه هاي سوسكي بگذارم ...( نمي دونيد چه بويي مي داد كه)
آنقدر هم كه حرف من اونجا در رو داره و همه همينجوري وايسادند تا من حرف بزنم گوش كنند !!!!..خلاصه جناب مجبور شدم كه همون جعبه بوگندو را با روزنامه جلد كنم و پوشه موشه و زونكن مونكن ها را بگذارم توش ولي گفتم اگه من بكشيد هم حاضر نيستم وسايل خودم را بگذارم تو اين جعبه ها ....كي ديگه مي تونه تو اون ليوان ديگه چايي بخوره !!! راستيتش روم هم نمي شد چون من همه وسايل شخصي ام خوراكي بود !!! مثلا يك جعبه مربوط به خانم خاتون كه فقط توش شكلات و بيسكويت و كيك و نسكافه و اينجور چيز هاست !!!! بگذريم ......بهار خانمي جونم واست بگه كه آره من كلي خوشحالم كه داريم جامون را عوض مي كنيم فكر ميكنم از همه بيشتر من دارم شادي ميكنم ...ولي رفتن به اونجا چند تا بدي هم داره ..يكي اينكه به ساعت هاي كاريم يك ساعت اضافه ميشه و صبح ها هم بايد نيم ساعت زود تر سر كار باشم من همينجوري به زور ساعت 8 ميرسم نمي دونم از شنبه چه جوري بايد 7 اونجا باشم .... دوميش اينه كه اينجا درسته اتاقم خيلي بد بود ولي من بطور مسلم حكمرانش بودم ولي اونجا ديگه از اين خبر ها نيست بخصوص كه بازن رييس بزرگ هم هم اتاقي هستم !!! پس با چند تا چيز بايد خداحافظي كنم اول از همه واكمن عزيزم و دوم از همه نوشتن واسه وبلاگ رو ....آخه من اونجا مطلب ها مو مي نويسم و تو خونه فقط پست ميكنم ....اينه كه يك كم سخت ميشه !!!و سوم از همه روپوش كوتاه و شلوار جين ..آخه حراست اونجا خيلي خيلي گير ميده ..اينه كه داداش دوباره شديم تريپ مشكي .... و آخر از همه اينكه از كل اخبار مهم دنيا دور ميمونم آخه هر اتفاق با جاي كه مي خواس بيافته چون ما جلو دانشگاه بوديم زودي با خبر مي شديم !!!
ولي از همه اين ها گذشته من كلي خوشحالم كه اتاقم عوض ميشه اقلكنش ديگه صداي اتوبوس ها و ماشين ها تو سرم نيست
حالا همه نگران رييس خيلي گنده هستند نمي دونند دادگاهي ميشه يانه؟؟!!