نامه به خاتون


لوگو


""




 



 

 



سلام
آقا اوضاع قاطی پاتی شده ناجور ...این رییس خیلی خیلی بزرگ ما عصبانی است ...بد جور .. همين روز هاست که بندازتمون بيرون !!! آخه انگاری روزنومه اش را بسته اند !!! اگه خبر داشت که من کلی به روزنومه اش عشق می ورزيدم ( به خصوص به آخر هفته هاش !!!) کلی رو من حساب ديگه ای میکرد !!! خلاصه کلوم که ديگه زدند پنبه رييس خيلی گنده ما رو زدند ديگه ...ما هم به خاطر همدردی اساسی حالمون گرفته شد ..... ولی حالا دور از شوخی بستن روزنامه حيات نو کار دور از منطقی است !!! که صد البته انجام دادن کارهای خارج از عقل و منطق از خصوصيات آب و هوايی مملکت ما به حساب می آيد .....حالا اولين کاری که اين رييس جان عصبانی ما کرده اينه که محل کار ماهارو کمپلت عوض کرده و ما را ( حتما برای ايجاد اتحاد و همبستگی بيشتر !!!و اثبات اينکه ما از اين باد ها نبيديم !!!) به ساختمان اصلی منتقل کرده و ما تا آخر هفته به محل جديد نقل مکان می کنيم .....البته شايد هم بنده خدا فکر کرده که دست شيطان بزرگ از آستين ما ها زده بيرون خواسته دم دستش باشيم خيلی وول وول بيخود نخوريم .........
اين مدت که همه کار هام به هم ريخته بود از کلی ها بايد تشکر کنم ..اول از همه از حاجاقا که به من اين امکان را داد که بطور مفتی مدت طولانی را روو خط روشن بمونم ..از آقا جواد رنگين کمانی ..از اون پدرام شلوغ و افشين که امروز تازه تونستم بعد از مدتها به بلاگش راه پيدا کنم .....از بهار و مينا عروسک کوکی و انوشه خانم و صد البته مسيحای خودمون و يک لبخند بزرگ واسه گاو مشتی گولی !!!

بعدشم که آقا يک جای با حال سراغ نداريد که من برم ازش CD های خوشگل خوشگل ازش بگيرم ؟؟؟؟ از اون نا نای نای ها ..........

قربان شوما خاتون

پی نوشت ...خواهشا دعا کنيد حيات نو بلايی سرش نياد اين رییس ما همينجوری هميشه عصبانی هست !!!

نوشته شده توسط خاتون در ساعت 10:36 PM

* نام و نام خانوادگی :
* آدرس ایمیل:
موضوع پیام:
*پیام:

فرم تماس از پارس تولز


-----------------------------------------------------




 


دوستان



 


 


 powered by blogger