آقا بارون می آيد اون هم چه بارونی ...واسه چندمین روز است که تو تهران داره بارون می آيد .... کوه های خوشگل تهرون قشنگ ما تا نصفه پر از برف شده و همین جوری شر شر داره از آسمون خدا بارون می آيد ..امروز ديگه صبرم تموم شد ...دويدم بيرون ..زير بارن بذدون چتر راه رفتن کلی کيف داره ..اصلا دوست ندارم زیر بارون و برف چتر بگیرم دستم ...خلاصه کلی تو بارون راه رفتم و چون کسی نبد یک ذره هم واسه دل خودم دويدم ..البته خیلی کم چون این نگهبان ها آدم را عجيب نگاه می کنند ...خلاصه خوب خیس شدم .خوب .کلی رفتم ياد بچگی هام جفت پا پريدم تو چاله های آب .....فکر کنم همه همسایه ها فهمیدند من یک تخته ام کمه ...همه دستشون آمد چرا موندم رو دست مامانم ....!!!!!!
قربون شوما ......
خاتون ....که اميدواره همينطوری از آسمون بارون بیاد