نامه به خاتون


لوگو


""




 



 

 



اوايل مهر بود .... آره اوايل مهر ...........عين خر تو پروژه ام مونده بودم و وقت هم نداشتم ....آخرش را سنبل کردم و خودم را آماده کردم واسه تحويل پروژه ............... زنگ زدم بهش

_ سلام ..ببين نريمان من يک ده روزی را تهران نیيستم می رم تبريز .خودم از اونجا باهات تماس می گیرم

_ کی می ری ؟؟؟؟

_ فردا .......کار داری ؟؟؟

- نه من هم می خوام بيام

اصلا باور نمی کردم ...می خواست باهام بياد تبريز ........... یک سال بود که نديده بودمش ......... فکر کردم داره می گذارتم سر کار ............. گفت سعی می کنه برنامه اش را رديف کنه ......اون شب و روز رو تو آسمان ها سير می کردم .يعنی ممکن بود .بعد از يک سال ....................زنگ زدم و براش بليط رزرو کردم .قرار بود بهم زنگ بزنه و قرار قطعی را بگه ولی زنگ نزد ..منهم فکر کردم که ديگه نمی آيد .... ترمينال همه اش نگاهم اينور اون ور بود ............. نزديک رفتن ديدمش بين اون همه جمعيت ، رويش به ما ها نبود داشت دنبالمون می گشت .امکان نداره که نشناسمش حتی اگه بين جمعيت هزار نفری ترمينال هم باشه حتی اگه پشتش باشه می شناسمش ، از فرم ایستادن ..از فرم شونه زدن موهاش ....از فرم گرفتن کوله اش تو دستش ....... تا قزوين که اتوبوس وایسه و پياده بشم و ببينمش مردم .............پياده شدم ..وایساده بود اونجا ....و لبخند می زد ...خونسرد مثل هميشه ...درست مثل یک سال پيش ...هيچ فرقی نکرده بود ............جاشو عوض کرد و آمد تو رديف ما ..تا صبح حرف زد ...از تهران ..از چالوس ..از سپيده ..از ميثم .از بهنام .....از کار ............از رفتن .........از مامان ........... از همه چی بجز من ..................... می خواستم بهش بگم که به
اندازه يک سال دلم براش تنگ شده ولی فقط گوش کردم ..............باز هم از همه چی گفت بجز من ..........صبح تو دانشگاه هم را ديديم ....سرد بود ........ نريمان کاپشن نداشت .......... دستاشو کرده بود تو جيبش و شونه هاشو جمع کرده بود .................... هنوز هم ببينمش حتی اگه کلی دور باشه می شناسمش .حتی اگه پشتشو کنه که من نبينمش ...........دوست دارم باز هم برم تبريز ...برم همونجا رو سنگ های بوفه فنی بشينم چشم هامو ببندم و فکر کنم که الان با دو تا چايی می آيد پيشم .......... دوست دارم باز هم مثل اون سال فاصله در فنی تا بوفه را واسه ديدنش يک نفس بدوم .........دوست دارم باز هم از اینکه دیر رسيدم عصبانی بشه و بخاطر رنگ روژم بهم دو پهلو تيکه بندازه ...............

نوشته شده توسط خاتون در ساعت 5:45 PM

* نام و نام خانوادگی :
* آدرس ایمیل:
موضوع پیام:
*پیام:

فرم تماس از پارس تولز


-----------------------------------------------------




 


دوستان



 


 


 powered by blogger