سلام
اول بگم که من و مسيحا امروز با يکی از خانم های بلاگ نویس که آمده بود تهران قرار داشتيم و يک یک ساعتی با هم بوديم که کلی خوب بود و همين جا از ایشون بخاطر اون همه شتر بازی که من در آوردم معذرت می خواهيم !!!!! بعدشم که باز هم سراغ ما بی آيند ..سومندشم که از مسوول هماهنگی که ترتيب قرار را داده بودند ممنونم ...واز همه بيشتر از مسيحای گل بلبل که زحمت کشيد و با من آمد ........................
راستی تو محل کار من يک خانمی هست که يک دختر چهار ساله داره که حرف های جالب زياد می زنه ..مامانش می گه جديدا حرفی می زنه که باباش کلی حسوديش گل کرده ...میگه که من وقتی بزرگ شدم می خواهم مامان بشوم .آخی جانم .نمی دانه که مامان شدن کار بدون حقوق و مزايا است و کلی هم دردسر داره
حالا که اژنطور شد من هم می خواهم تو شغل !!! آينده ام يک سری تجديد نظر هايی بکنم !!!!!!!!!!!