سلام
خاتون داره میره مسافرت!!! ولی کار ما درست مثل همون برنامه تلویزیونه و داریم خانوادگی این شعر را می خونیم تا ببینیم عملی می شود یا نه " میریم ، میریم ، میریم مسافرت!!!"
در نتیجه یک سه چهار روزی از دست من راحتین ولی میخواهم به پيروی از سیاست " صدا و سیما " یکی از اولین نوشته های بلاگم را بگذارم اینجا تا غم دوری من خیلی دچار افسردگی تون نکند............................. راستی از همه بچه باحال هایی که واسه بیخوابی من راه حل پیشنهاد دادن ممنونم بخصوص از سهراب خان که کلی ما رو شرمنده کرد و به عنوان اولین و تنها وبلاگ خون صفحه نظرات من را مزین نمود. ولی خاتون دیشب هم نخوابید و تا صبح برای پيروزی اسلام بر کفر !!!! راهپیمایی کرد ...
به نقل از نوشته آقای سید ابراهیم نبوی در کتاب " سالن شماره 6" ( که تو این شبها ی بیخوابی شاید برای دهمین بار خوندمش )، آنقدر راه رفتم که شاید اگر حساب کنی تا کرج پیاده رفتم و برگشتم ... (البته واضخ و مبرهن است که این نوشته من یک اقتباس ضعیف است و من عین جملات ایشون را بکار نبردم!!!!)
حالا ببینم کدوم نوشته ام را واسه این سه روز غیبتم واستون بگذارم که همه سه روز بخونیدش و تمام هم نشود.................... روش فکر می کنم !!! فردا قبل از خرکت میگذارم تو صفحه ...پس من فردا صبح قبل از حرکت شما را می بینم
قربون شوما و دریا !!!
خاتون