بازم سلام
آدم اگر شانس داشته باشد از بچگیش معلوم میشه !! میگی نه ؟ پس اینو گوش کن ....
دیروز داشتم می رفتم داروحانه که نسخه ام را واسه استعلاجی اداره مهر بزند .( الان اگر رییسم این را بخوند می فهمد من چاخانی مریض بودم !!! خوشبختانه از کامپیوتر می ترسد !! ) تو راه رفت یک پسر کوچولو 8یا 9 ساله داشت با خانمی که من فکر کردم مادرش است می آمد که پسره دوید جلو و گفت " خانم من یک دختر گم کردم ."!!! منو میگی هول کردم چه جوری گفتم خاتون همای سعادت بالاخره آمد ولی نمی دانم به من که رسید چرا اینقدر کوچولو شد !!! البته آدم دندون اسب پیشکشی را که نمیشمرد ..( ربطش را نمی دانم !! ) و صد البته سیلی نقد بهتر از حلوای نسیه است اینروزا هم که اختلاف سنی مده !! من هم که حالا فعلا می تونم صبر کنم تا بزرگ بشود !! تو همین فکرای شیطانی بودم( فکر می کنم چشام هم بنفش شده بود !!) که خانم همراه پسر رسید خندید وگفت سلام . این نوه من است !!! ( آقا خانمه مادر بزرگش بود می خواستم بگم عجب خوب موندی !! ولی باز جلو دهنم را گرفتم !! ) پارسال که از آمریکا آمده بود اینجا با یک دختری به اسم رومینا دوست شده بود و مدتی که اینجا بود را با هم بودن الان که برگشته دارد دنبالش می گردد . شما احیانا نمیشناسیدش ؟ یک کم فکر کردم باز خواستم اظهار نظر کنم که آره من یک رومینا میشناسم ولی هم محلی نیست و یک کم هم بزرگ تر از 7 _8 سال میزند ( ببین رومینا من همه جا به فکر توام !!) ولی مثل بچه عاقل ها گفتم پدر یا مادرش را میشناسید ؟ با نشانی هایی که داد من یک آدرس دادم بهش . تو رها برگشت از داروخانه بازم دیدمش گفتم پیداش کردی ؟ گفت آره ولی مهمونی بودن من هم پیغام گذاشتم که وقتی آمد باهام تماس بگیرد ( مرسی کلاس !!! )
حالا خدا یک شانس به من بدهد با 3 متر پیشونی .....بقل دست طرف هم باشم یادش میره . چه برسد ......
همون که گفتم آدم باید ریشه ای شانس داشته باشد!!!!
